زهرا فاطمی (دانشجوی دکتری رشته مهندسی صنایع)، ۱۰آذر ماه ۱۴۰۳ از رساله دکتری خود با عنوان «قیمتگذاری بهینه در تعامل دولت و تولیدکننده در جهت کاهش مصرف انرژی»دفاع خواهد نمود. چکیده این رساله که به راهنمایی دکتر سید جعفر سجادی و مشاوره دکتر احمد ماکویی انجام شده، به شرح زیر است. ضمنا این جلسه دفاعیه، ساعت ۷:۴۵ در کلاس ۲۰۸ (طبقه دوم دانشکده مهندسی صنایع) برگزار میشود. چکیده: با توجه به افزایش تقاضای انرژی، محدودیت ذخایر فسیلی و اثرات زیستمحیطی مخرب فزاینده ناشی از آنها، در سالهای اخیر دولتها و ملتها بیشازپیش نسبت به مدیریت بهینه مصرف انرژی آگاهی یافتهاند. این موضوع سبب شده که حوزه انرژی به یکی از مباحث پر چالش تصمیمگیری برای مدیران، سیاستگذاران و صنعتگران تبدیل شود و همین موضوع موجب افزایش توجه محققان در این زمینه شده است. امید است رساله حاضر بتواند با پرداختن به بخشی از چالشهای مرتبط با مدیریت مصرف انرژی در تعامل دولت با تولیدکنندگان، و با محوریت قیمتگذاری، گام مؤثری در جهت رفع این چالشها برداشته و با ارائه راهکارهای مناسب نقشه راهی برای تصمیمگیرندگان و محققان این حوزه فراهم آورد. در راستای نیل به این هدف رساله حاضر تعامل دولت با تولیدکنندگان حوزه انرژی را مورد بررسی قرار میدهد. در این مسئله با دولتی مواجه هستیم که نسبت به ابعاد زیست محیطی رفاه اجتماعی دغدغه مند بوده و مدیریت انرژی را راهکاری برای بهبود آن می داند. این دولت برای بهینه سازی مدیریت انرژی در زنجیره ارزش حوزه برق با تولیدکنندگان و مصرف کنندگان بسیار متنوعی روبه رو است و سیاستگذاری را ابزار کنترلی تعامل با تصمیم گیرندگان حوزه انرژی الکتریکی می داند. در چنین مسئله ای تولیدکنندگان موثر بر مصرف برق در دو دسته قابل تفکیک هستند: تولیدکنندکان محصول مصرف کننده برق و تولیدکنندگان برق. لازم است تعامل دولت دغدغه مند نسبت به محیط زیست با این دو دسته تولیدکنندگان به گونه ای باشد که به کاهش مصرف انرژی و کاهش سوزاندن منابع فسیلی برای تولید برق بیانجامد. لذا تمرکز این مسئله بر تاثیر سیاست گذاری دولت بر کارایی انرژی لوازم برقی و همچنین بر سرمایه گذاری در تولید برق از منابع تجدیدپذیر می باشد. تلاش شده در تمام مدل های این مسئله درکنار تولید برق، مصرف آن نیز مدنظر قرار داده شود. در جمعبندی، چهار ساختار ارائه شده رساله بدین شرح است: در ساختار اول این پژوهش، تولیدکننده لوازم برقی کممصرف، یک واحد تجاری مستقل از دولت است و خریداران لوازم برقی رفتار غیرخطی دارند. ساختار اول با مدنظر قرار دادن اثر بازگشتی استفاده از محصولات کممصرف میزان بهینه مالیات مصوب دولت برای تولیدکننده لوازم برقی کممصرف را مشخص میکند. ساختار دوم رساله نگاهی جامعنگر به بهبود همزمان رفاه اجتماعی و سود تولیدکننده داشته و سعی در دستیابی به نقطه بهینه پارتویی دارد. با چنین رویکردی پیشنهاد میشود دولت دوستدار محیط زیست، به واسطه همکاری با تولیدکننده لوازم برقی کممصرف، او را از پرداخت مالیات متداول برای دیگر واحدهای تجاری معاف نماید. در ساختار سوم، دولت با خانه هوشمندی در تعامل است که صرفا با هدف درآمدزایی، در تولید برق از منابع تجدیدپذیر سرمایهگذاری میکند. سیاست بهینه دولت در ارتباط با این خانه هوشمند، دریافت مالیات کربن و عدم پرداخت یارانه تشویقی است. نتیجه مشابهی در زمینه عدم پرداخت یارانه تشویقی به خانه هوشمند در ساختار چهارم نیز صادق است. در ساختار چهارم، خانه هوشمند از برق تولیدی حاصل از منابع تجدیدپذیر، برای مصرف شخصی استفاده کرده و مازاد را به همساگان مجاور میفروشد. واژههای کلیدی: قیمتگذاری بهینه، انرژی، مداخله دولت، برنامهریزی هندسی، نظریه بازیها. نشانی الکترونیکی:ssfatemiyahoo.com